دیباچه: مازیار عصری، خواننده، گفت: به شادی در ترانهها پرداخته شود تا هم موسیقی رونق بگیرد و هم روحیه شادی و نشاط در بین مردم بیشتر شود.
به گزارش
دیباچه به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، محفل شعر و موسیقی «اتفاق ترانه» كه شنبههای اول هر ماه برگزار میشود، عصر شنبه دوم مرداد 1395 با حضور پرشور شاعران و شعردوستان در تماشاخانه ماه حوزه هنری برگزار شد.
این برنامه مانند چند «اتفاق ترانه» قبلی، با اجرای علیرضا بدیع، شاعر و ترانهسرا، همراه بود. او در سخنانی با اشاره به اینكه غزل امروز به ایهام احتیاج دارد، گفت: در غزلیات حافظ و سعدی این ایهام را میبینیم ولی متاسفانه از سوی جوانها به این غزلها و نكاتی كه میتوان از آن ها آموخت توجه كافی نمیشود.
بدیع همچنین ادامه داد: در غزل و ترانه گاهی شاهد وزنها و قالبهای یكنواخت هستیم بدون اینكه به این موضوع توجه شود كه قالبهای تكراری ممكن است مضامین تكراری را نیز با خود همراه داشته باشند و شاعر از نوآوری در معنا و مفهوم بازبماند.
پس از آن نوبت به بخش شعرخوانی رسید كه در این جلسه بیش از گذشته به ترانه اختصاص داشت. در این بخش، افرادی چون سعید سكاكی، فهیمه داوودی مقدم، شهرزاد زرگر، محسن معین، افسانه غیاثوند، حسن خسرویوقار، محمد نیازی، سیدعلی كیا، حسین قدمی، پوریا شیرانی، امیرعباس بختیاری، مجید تركآبادی، علی سعیدپور، سیدمصطفی هاشمی، روحالله ابهری، علیرضا رمزی و علی مقیمی سرودههایشان را برای حاضران خواندند.
سعید سكاكی در ترانهای خواند:
بیشتر از این منو خراب نكن / باز دیوار پشت دیوارم
عمرتو پای من نریز كه بهت / تا همینجا یه عمر بدهكارم
تو هم ای آشنا زلال برو / رود من بگذر از برابر من
من یه دریاچهام كه خشك شده / هرچی آبه گذشته از سر من
جز سیاهی چی میبینی از من / چشاتو رو ببند تماشا كن
دل تو روشنه به چی آخه / بچه جون چشماتو یه كم وا كن
ما دو آتشفشان خاموشیم / تو دلامون هزار و یك گله هست
ما دو تا كوه با همیم اما / بینمون دره دره فاصله هست .....
حسن خسروی وقار نیز شاعر جوانی كه از قم در این برنامه شركت كرده و رتبه اول چهاردهمین مهرواره جوان سوره بود، در غزلی خواند:
هر كسی نمیفهمد این همه زلالی را / بغضهای بیرنگ حوضهای خالی را
هرچه بود مرگی بود این خیالبافی نیست / روی دار میبینم نقشهای قالی را
عشق میرسد از راه، آه میرود از هست / رنج زیستن دارد درد بیمجالی را
گیج بازی دنیا سرخوش تغافل بود / طفلكم كه باور كرد وهم خوشخیالی را
گفتی از بهار اما عاقبت به بار آورد / خدعه زمستانی شاخه شاخه كالی را
در میان ما دیریست شوق پرزدن مردهست / خوب من نمیبینی این شكسته بالی را؟
سیدعلی كیا، شاعر جوان دیگری بود كه با حضور در «اتفاق ترانه» مردادماه شعری را برای حاضران خواند كه بخشهایی از آن به شرح زیر است:
سالها مثل كرم ابریشم / كنج دلتنگیات قوی بشوی
آنقدر عاشقانه بنویسی / مثل یك سایه، منزوی بشوی
بوی افسردگی بگیری و بعد / بعد هر شادیات به غم برسی
كال باشی و هی دعا بكنی / كاش قبل از عدم تو هم برسی
فارغ از گفتوگوی من با من / آدمی مبتلای خویشتن است
شاعرت را بنوش چایی جان / درد در حال مبتلا شدن است ...
مجید تركآبادی نیز غزلی خواند كه در ادامه قسمتهایی از آن را میخوانید:
زندگی با مرگ فرقش چیست دوزخ دوزخ است / پر كشم از پرتگاهی بیتفاوت بهتر است
اشك خود را پاك كردم تا فراموشت كنم / بركه خالیتر ز ماهی بیتفاوت بهتر است
با نگاهی نفرتت را خوب فهماندی به من / راضیام این از نگاهی بیتفاوت بهتر است
ایستادی خندهای كردی پریشانتر شدم / بگذری گر گاهگاهی بیتفاوت بهتر است
بخشی از این برنامه نیز به موسیقی اختصاص داشت. در این بخش، مازیار عصری (خواننده) به همراه عادل فلاح (نوازنده پیانو) به اجرای قطعاتی پرداخت. مازیار عصری پیش از شروع آواز، در سخنانی به وضعیت ترانهسرایی در كشورمان اشاره و اظهار كرد: اغلب ترانههایی كه سروده میشوند غمگین هستند و جای ترانههای امیدواركننده خالی است كه امیدوارم شاعران جوان به این موضوع توجه نشان دهند.
وی تاكید داشت: دوستان خواننده زیادی داریم كه به دنبال قطعاتی كه امیدبخش بوده و از غم در آنها خبری نباشد میگردند؛ در حالی كه اغلب شعرهایی كه به ما پیشنهاد میشود مضمونی غمانگیز دارند. امروز در این مراسم هم كه به ترانهها دقت میكردم غالب آنها اینطور بودند اما پیشنهاد میكنم به شادی هم در ترانهها پرداخته شود تا هم موسیقی رونق بیشتری بگیرد و هم روحیه شادی و نشاط در بین مردم بیشتر شود.
مازیار عصری تاكنون آلبومهای «اگه بارون بزنه»، «نازنین» و «مازیار» را روانه بازار كرده و این روزها مشغول آماده سازی آلبوم تازهای است كه به زودی آن را منتشر خواهد كرد.