دیباچه: موضع گيري اميرعلي دانايي بازيگر سينما و تلويزيون در پي حواشي اخير پرونده پزشكي مرحوم عباس كيارستمي .

به گزارش دیباچه در متنی که توسط امیرعلی دانایی منتشر شده، اینطور آمده است:

"من فرزند يك پزشك هستم بارها گفته ام و باز ميگويم كه اين فرزندى را بزرگترين افتخار زندگيم مى دانم نه فقط از جنبه تحصيلات پدرم كه بواسطه ادب ، محبت ، تواضع ، عشق و تعهدى كه از ايشان در طول زندگيشان ديدم ،برخورد مودبانه ومحبت آميز به دور از تكبر به طورى كه بيماران را با لفظ عزيزم مى پذيرفتند و با عشق و تعهد براى درمانشان تلاش مى كردند، همين رفتارها از ايشان در ميان همكارانشان چهره اى محبوب ساخته بود و باز به همين دلايل بزرگترين افتخار زندگى من فرزندى دكتر هوشنگ دانايى است.

و استاد داريوش مهرجويى عزيزم سَرو چَمان تاريخ سينماى ايران كه بازى براى ايشان در فيلم اشباح از افتخارات كارنامه بازيگرى ام محسوب مى شود و همه در سينما اين را مى دانيم كه هر بازيگرى آرزوى حضور در فيلم ايشان را دارد ، وقتى متاثر از درگذشت استاد عباس كيارستمى گوهر گرانبهاى تاريخ سينماى كشورمان سخن از قصور پزشك يا پزشكان معالج ايشان به ميان مى آورند و خواستار رسيدگى به اين امر مى شوند و با توجه به اين نكته كه نيك ميدانيم سخنان آقاى مهرجويى صرفاً خطاب به پزشك يا پزشكانى بوده است كه در معالجه آقاى كيارستمى كوتاهى كرده اند نه جامعه پزشكى و در حالى كه اكنون پُر واضح است كه كوتاهى و بى مسئوليتى جدى در معالجه آقاى كيارستمى صورت گرفته است برخى پزشك نماها تكرار مى كنم برخى (پزشك نماها) به جاى همدردى و اجابت خواسته ايشان و جامعه هنرى با وقاحت بزرگ سينماى كشورمان را مورد اهانت قرار مى دهند ، شرم كنيد و دست از اين اعمال برداريد و بدانيد توهين به مهرجويى توهين به يك مكتب است ، بياموزيد از پروفسور سميعى ها كه تعدادشان در كشورمان كم نيستند ، شرم كنيد و بدانيد اين پلاكارد دست گرفتنها و اهانت كردنها در شأن يك پزشك نيست ، شرم كنيد و با اعمالتان باعث خجالت جامعه پزشكى نشويد ، شرم كنيد.

به عنوان فردى كه خود را متعلق به هر دو جامعه پزشكى و هنرى مي دانم خواستار رسيدگى در مورد علل كم كارى در معالجه آقاى كيارستمى هستم  و از كسانى كه نمى توانند جلوى هيجاناتشان را بگيرند و به بزرگان اهانت مى كنند مى خواهم كه شرايط را درك كنيد و بدانيد جامعه هنرى به ويژه سينماگران در سوگ از دست دادن يكى بزرگترين  مفاخرشان  در تأثرى ژرف فرو رفته است نمك روى اين زخم  بى التيام نپاشيد.  يا على مدد "