دیباچه: یکی از تهیهکنندگان معتبر تئاتر در فرانسه و اروپا میگوید، در فرانسه هم مثل ایران وقتی نمایشی خوب باشد، سالن پُر است و وقتی هم خوب نباشد، خالی؛ اما نوع تماشاگران در دو کشور متفاوت هستند.
به گزارش
دیباچه به نقل از ایسنا، این روزها یکی از دغدغههای مهم تئاتریها در کنار نداشتن سالن، پول و امنیت شغلی، نبود یا بهتر بگوییم کمبود مخاطب تئاتر است؛ مخاطبی که فعلا به قول یکی از کارگردانها، جماعت محدود و مشخصی هستند که پایهی ثابت تئاتر دیدن شدهاند و البته همانها هم گاهی تمایلی به دیدن برخی نمایشها یا رفتن به بعضی سالنها که خارج از محدودهی عادتشان است، ندارند.
با این حال با وجود همین محدودیتها، کیفیتی که برخی آثار تولید شده دارند گاهی تحسین خارجیها را هم به همراه داشته و یکی از نمونههای آن ریچارد کاستلی، یکی از تهیهکنندگان معتبر تئاتر در اروپا، آمریکای شمالی و کانادا است.
او که سابقهی مدیریت تئاترهای فرانسه، تئاتر کرتی و موبوژ را در کارنامهی کاری خود دارد، مدتی قبل به ایران آمد و به تماشای چند نمایش نشست که با وجود ندانستن زبان فارسی از آنها لذت هم برده بود و بازی بازیگران به ویژه بازیگران زن را قابل توجه میدانست.
این تهیهکنندهی تئاتر ، علاوه بر بیان برداشت خود از نمایشهایی که دیده بود، به توصیف شناخت خود از تئاتر ایران، تماشاگران آن و شیوهی کار و اجرای تئاتر در کشور ما و تفاوتهای آن با فرانسه پرداخت.
کاستلی ابتدا دربارهی ارتباط تئاتر ایران با مخاطب خارجی و اینکه آیا با توجه به تجربهی خود توانسته موفق باشد یا خیر؟ گفت: وقتی هنرمندان دربارهی خودشان و نیز جامعهی خودشان کار می کنند حتما قابلیت برای جذب مخاطب در خارج از کشور هم وجود دارد، به همین دلیل فکر می کنم این اشتباه است که برای اجرای یک تئاتر از ابتدا دنبال به صحنه بردن کاری باشیم که مخاطب جذب کند.
او اضافه کرد: حتی باید به یاد داشته باشیم که مدرنیته لزوما به ابزاری که استفاده میکنیم ربطی ندارد و در نمایشهای امروزی هم صداقت و در کنار آن همگام بودن با زمانه مهم است.
وی که در برخورد با تماشاگران ایرانی آنها را پرانرژی عنوان میکند، ادامه داد: مخاطب تئاتر ایران شبیه تئاتر مستقل فرانسه است؛ جوانهایی که با انرژی و نیز با علاقهای که به فرهنگ و هنر دارند به تماشای تئاتر میآیند بدون اینکه بخواهند کاری را قضاوت کنند؛ اما در فرانسه شرایط متفاوت است، چون در تئاترهای دولتی فرانسه بیشتر افراد مسن به تماشای تئاترها مینشینند، ضمن اینکه اینجا هم مثل فرانسه است و وقتی تئاتری خوب باشد سالن همیشه پر است و وقتی هم نباشد استقبالی از آن نمیشود.
کاستلی دربارهی تفاوتی که از تئاتر فرانسه با ایران به چشم میآید هم توضیح داد: شکل کار در فرانسه با ایران بسیار متفاوت است چون ساختار تئاتر دو کشور با هم خیلی فرق دارد. در فرانسه معمولا چند تئاتر دولتی بزرگ وجود دارد و چند کمپانی تئاتری که توسط کارگردانهایی که میخواهند تئاتر کار کنند راه اندازی شدهاند و آنچه در ایران وجود دارد بیشتر شبیه همین کمپانیها است.
او افزود: البته این را هم در کنار ساختار تئاتر ایران باید اشاره کنم که در اینجا کیفیت بازیها در خیلی از موارد قابل توجه است، به ویژه بازی خانمها. کاملا مشخص است که بازیگران خیلی عمیق روی خودشان کار کردهاند و نوعی هماهنگی خاص بین کارگردان و بازیگر وجود دارد.
کاستلی در ادامه دربارهی تئاتر خصوصی و دولتی در فرانسه گفت: در فرانسه یک سیستم هرمی وجود دارد که از بالای آن "کمدی فرانسه" و پنج تئاتر ملی است، بعد 26 تئاتر منطقهای و بعد هزار کمپانی تئاتری که در تمام شهرها کار میکنند. در واقع شکل اصلی این است که همیشه هنرمندان از یک کمپانی شروع میکنند و بعد میتوانند به بالای هرم برسند، مثل رییس "کمدی فرانسه" که از یک کمپانی شروع کرده و بعد این جایگاه را بدست آورده است یا مدیر "اودئون" (تئاتر معتبر شهر پاریس) که جزو آن پنج تئاتر معروف بالای هرم است.
او بیان کرد: البته کمپانیهایی هم هستند که نمیخواهند وارد این سیستم شوند و میخواهند مستقل بمانند. آنها برای پیشبرد هدف خود به دولت یا مسئولان شهرشان درخواست بودجه میدهند و در فرانسه کسانی که در سینما و تئاتر کار میکنند از کمک دولتی برخوردار میشوند و حتی اگر هنرمندی بین دو کار هنری خود بیکار باشد دولت به او کمک میکند که هر کشوری این امتیاز را ندارد.
وی گفت: در فرانسه حتی سیستمی وجود دارد که گروهها یا فعالان حومهی شهرها هم حمایت شوند و حتی جزو وظایف خبرنگاران هم است که جوانهای این حوزه را شناسایی و معرفی کنند تا از آنها حمایت شود.
او یادآور شد: در کنار اینها 9 مدرسهی عالی تئاتر و سینما هم داریم که همه به نوعی کمک میکنند تا فارغالتحصیلانشان در حوزههای مختلف بازیگری و کارگردانی و... وارد کار شوند و این سیستم باعث میشود که تعداد کمپانیها هم زیاد شود. هرچند به هر حال پول برای همه کافی نیست و همین میشود که میبینیم در فرانسه همه دائم ایراد میگیرند و راضی نیستند. با این حال در مقایسه با شرایطی که در ایران وجود دارد، امکانات فرانسه خیلی بیشتر است.
او در پایان دربارهی نقش رسانه و نقد در تئاتر هم اظهار کرد: نقد در سینما یا تئاتر این نیست که بگویی اثری خوب است یا بد، بلکه باید به عنوان کسی که این شانس را دارد که وقتی به عنوان مخاطب نمایشی را میبیند، دربارهی متن آن، بازیها و کارگردانی مطلبی بنویسد، با ظرافت کامل نظر بدهد یعنی بدون اینکه بگوید نمایش خوب است یا بد.
کاستلی گفت: طبیعتا این کاری است که باید در آن زیباییشناسی لحاظ شود و با سبک خاصی هم نوشته شود که در میان منتقدان فرانسه خیلیها این کار را نمیکنند. این در حالی است که نقد تئاتر اهمیت بالایی دارد و کاری است که به زمان نیاز دارد، چون حتی سالها طول میکشد مخاطبی که نقدها را دنبال میکند به نوشتهی یک نویسنده و در واقع نظرات او اطمینان کند.