به گزارش دیباچه،"الهام نامی "فارغ التحصیل رشته تئاتر از بازیگران جوان و موفق عرصه تئاتر ،سینما و تلویزیون است که تاکنون بازی در کالبد شخصیت‌های متفاوتی را تجربه کرده؛او نه تنها در زمینه نقش آفرینی بلکه در عرصه گویندگی نیز فعال بوده و اشعار "فروغ فرخزاد"،"دیوان حافظ" ،"قصه های صمد بهرنگی" و "گلستان سعدی "از جمله آثاری هستند که با صدای نامی پخش شده اند.
نقش آفرینی در آثاری چون "نجوا"، "نفس" ،"ساعت صفر"،"سمفونی نهم"، "خانه ماهرخ "،"کار کثیف"، "شهرزاد" و "جیران "از جمله کارهایی هستند که او در کارنامه کاری خود ثبت کرده، همچنین بازی در نمایش های "ترانه های محلی"، "بوف نه چندان کور"، "پرسه های موازی" و" آوانتاژ "از دیگر آثار" الهام نامی" هستند. او می گوید: شخصیت" یغما" پیچیده تر از زنان اشراف زاده درباری هم عصر خودش نوشته و خلق شده است؛ در واقع او یک" لیدی مکبث" ایرانی است. در ارتباط با این کاراکتر با "الهام نامی" گفتگویی صورت گرفته که می خوانید:
از آنجا که به نقش هایی علاقمند هستید که به لحاظ گریم و شخصیت متفاوت باشد، این امر در ارتباط با "آتش وباد" و کاراکترتان چقدر همخوانی داشت که مقابل دوربین قرار گرفتید؟
در این سوال گریم و شخصیت را دو مقوله ی جدا از هم می‌بینم، اساسا این گریم متفاوت نیست که یک نقش را برای من به تنهایی جذاب می کند بلکه بخش تمايزات و تفاوت های شخصيت ها ملاك انتخاب من است. در مورد شخصیت "یغما "در سریال " آتش و باد " بعد از مطرح شدن این پیشنهاد،، متوجه این تفاوت ها با نقش های قبلی ای که بازی کرده ام شدم.
از آنجا که در این سریال نیز همچون شکوه السلطنه ی سریال « جیران » کاراکترتان شخصیتی اشراف زاده است، چقدر سعی کردید متفاوت ظاهر شوید و بارزترین وجه تمایز این شخصیت نسبت به شکوه السلطنه به نوبه خودتان چیست؟
در واقع توافق من برای بازی در نقش « یغما » مربوط به دو سال قبل از عقد قرارداد و بازی در نقش شکوه السلطنه ی سریال جيران بوده. این نکته را از این جهت می گویم که مخاطبان به دليل طولانی تر شدن مراحل پس از تولید و پخش آتش و باد نسبت به جيران، جواب سوال شما را بهتر درک کنند. به تعبير دیگر زمانی که یغما خلق شد، شکوه السلطنه ای در کار نبود. بنابراین اگر دقیق تر بخواهم توضیح بدهم باید بگویم روند بازی در نقش شکوه چطور طِی شد که از یغما متمايز باشد ؟خوشبختانه شخصیت « یغما » آنقدر پیچیده تر از زنان اشراف زاده و درباری هم عصر خودش نوشته شده بود که بی پروایی و به نوعی وحشیگری این شخصیت با متانت و وقار شکوه السلطنه سریال جیران در عین مرموز بودن، فرق زیادی داشت. یکی از این نقش ها برونگراست و دیگری درونگرا؛ بنابراین پیش از بازی در تک تک سکانس های نقش شکوه السلطنه دوباره جدول تمایزات این دو نقش را در ذهنم مرور کردم.
تا چه میزان این گفته را تایید می کنید که سکوت و آرامشی که در ظاهر شخصیتتان در "آتش وباد" وجود دارد در واقع مصداق آتش زیر خاکستر را دارد و نشان از آن است که مخاطب با عملکردهای غافلگیرانه ای از سوی شما مواجه خواهد شد؟
به هر حال این خصوصيات مثل سكوت، آرامش در قدم اول از خودم وام گرفته شده اما در ادامه قرار بر این بود که « یغما» کم کم برای مخاطب شکل و جان بگیرد. از اولين تحلیل های آقای "مجتبی راعی" به عنوان کارگردان مجموعه ،برای من این بود که طراحی شخصیت" یغما" از نمایشنامه مکبث ،اثر شکسپیر الهام گرفته شده و طبق گفته های ایشان این کاراکتر یک لیدی مکبث ایرانی است که همچون ماری، آرام آرام می خزد و در نقطه ی درستش زهر خود را می ریزد.
مهمترین شاخصه ای که شما را برای حضور در این مجموعه ترغیب کرد را در چه مواردی می توانید عنوان کنید؟
کارگردانی که آثارش را دوست داشتم، فیلمنامه ای که قدرتمند و کم نظیر بود، تهیه کننده ای که تجربه خوشایندی از همکاری قبلی در سریال شهرزاد با او داشتم و گروهی که همگی خوب بودند و همه اینها از شاخصه هایی بودند که برای حضور در این سریال ترغیبم کردند.
حضور در" آتش وباد " چقدر نشات گرفته از علاقه شما به تولیدات تاریخی است؟
فاکتور تاریخی بودن یک اثر هیچ وقت تنها ملاک انتخاب من نبوده و نیست، هر چند قصه های تاریخی برایم جذاب هستند اما در برهه ای که من بازی در این دو فیلمنامه را پذیرفتم، آنها را انتخاب های بهتر و کاملتری در مقایسه با دِرام های اجتماعی روز، که پیشنهاد شده بودند دیدم.
حضور در اینگونه تولیدات که محتوای آنها سِبقه تاریخی دارند، چه چالش هایی را برای بازیگران،عوامل و ازجمله شما بدنبال داشت؟
از منظر فیلمسازی طبعا پروداکشن آثار تاریخی ظرایف و حساسیت های ویژه ای را می طلبد. صحنه، لباس، گریم و تمام عناصر از آنچه در زيست شخصی مان تجربه می کنیم فاصله دارند، در بازیگری به این ها اضافه کنید، گویش و رفتار و جهان بینی شخصیت را. البته این به هیچ عنوان به معنى سختی بازی نقش های تاریخی نسبت به نقش های امروزی نیست، صرفا جهان متفاوتی دارند.
به عنوان بازیگر این مجموعه چقدر موافقید این مجموعه با فاصله گرفتن از کلیشه ها به تولید رسیده است؟
خوشحالم که می بینم مردم سریال را دوست دارند و بعد از مدتها قصه ای از تلویزیون پخش می شود که برای خانواده ها تازگی دارد. عوامل هنری و فنی گروه این دغدغه را داشتند که خوانشی جدید از قصه های مشابه تاریخی چه در نوع روایت و چه در ساخت و فضاسازی اثر ارائه دهند و تا آنجا که من شاهدش بودم، همه نهایت تلاش شان را برای گرفتن بهترین خروجی کارشان انجام دادند و یک پروژه بزرگ و البته دشوار را با انرژی و عشق به پایان رساندند. بله من هم مثل شما موافقم که تکرار فضاهای معمول و سوژه و قصه های مشابه برای مخاطب ثابت تلویزیون خسته کننده و غیرجذاب شده است.
من تصور می کنم تاريخ از این نظر برایمان جذاب است که بدانیم اگر الان در نقطه ی فعلی هستیم از کجا به آن رسیده ایم و به آن جمله معروف هم باور دارم که اگر از تاريخ درس نگیریم محكوم به تکرارش خواهیم بود. بنابراین هر موقعیت و لحظه ای در تاريخ و قصه هایش به حال امروز ما مربوط است ضمن آنکه مستقلا روایت خودش را هم دارد، اینکه مخاطب چه برداشتی از روایت ها می کند به دانش و بینش شخص اش بر می گردد.
هم اکنون مشغول چه کاری هستید؟ کار جدیدی از شما در راه خواهد بود؟ بله اما در مورد پروژه جدیدم همین قدر می توانم بگویم که نقش بعدی ام کوچکترین ربطی به یغما، شکوه و بقیه ی شخصیت هایی که تا به حال بازی کرده ام ندارد کما اینکه علاقه ای هم به تکرار نقش های گذشته ام ندارم.
وی در پایان پیرامون کار با "حسن فتحی":کارگران "جیران" و "شهرزاد" و نیز" مجتبی راعی" :"کارگردان سریال "آتش وباد" گفت : وجه اشتراك کار کردن با آقای فتحی و آقای راعي در همین است که هر دو بی نهایت سخت گیرند و در عین حال همکاری با آنها برای بازیگرانی مثل من بی نهایت شیرین و خوشایند است.
گفت و گو از: زهرا فرود
