دیباچه: علی قمصری، نوازنده و آهنگساز طی یادداشتی به خبر محتویات شکایت خانه موسیقی از مدیرکل سابق دفتر موسیقی که برای نخستین بار در دیباچه منتشر شده بود واکنش نشان داد.
به گزارش خبرنگار موسیقی
دیباچه، متن کامل یادداشت قمصری را در ادامه میخوانید:
«شايد براى بررسى ماجراى خانه موسيقى بد نباشد مطلبى نوشته شده از طرف هنرمندى را خواند كه نه عضو خانه موسيقى است و نه در بدنه مسئولين بعدى خانه موسيقى قرار است عضو شود.
يك مسئول، در هر نقشى با آگاهى به مسايل حقوقى دو مسير پيش رو دارد:
در اولى شفافيت و حسن نيت را طورى در مسيرش حاكم مى كند كه حتى در اذهان عمومى اكثريت ، لكه سياهى مبنى بر تخلف شكل نگيرد. اما در دومى ، به اذهان عمومى بیتوجه است و تخلفاتش را با علم به مسائل حقوقى طورى برنامه ريزى مىكند كه با وجود اطمينان مردم از وجود تخلفات ، مسير ثابت كردن از راه حقوقى بسته شود.
مىتوان جلوى چشم يك نفر پولش را برداشت و بخاطر آگاهي به قوانين حقوقى در مقابل اعتراضش گفت : برو ثابت كن من برداشتم .حال قضاوت اينكه خانه ى موسيقى كدام مسير را انتخاب كرده با شما...
در اين ميان، بى مهرىهاى زيادى هست كه جامعه موسيقى ازآن باخبرند و نمىتوانند آنها را ثابت كنند.
از اين رو، منتقدان ، در ماههاى گذشته براى اعتراض به تخلفات خانه موسيقى، تنها، اساسنامه خانه موسيقى را به عنوان اصل در نظر گرفتند و در مورد بديهىترين موارد مورد انتقاد حرف زدند.
يكى از روشنترين و تلخترين تخلفات، تعاونى مسكن است كه تنها در صورتى مىتوان آن را منكر شد كه به زنده بودن تعداد زيادى مالباخته شك كرد.
حال از زاويه ديگر جريان را بررسى كنيم:
من ، دشمنى صادقانه را به مارپيچ رفتنهاى گفتارى و رفتارى ظاهرا دوستانه و تقلاى سياسى براى بازيافت شانيت، ترجيح مىدهم. بله، موزيسين هستم، نمىتوانم با عينك حقوقى همه چيز را بررسى كنم. دوست دارم با خواندن يك بيانيه و تماشاى برگزارى يك رويداد، احساسى مبنى بر اينكه به شعورم توهين شده به من دست ندهد.
چند نكته:
قرار بود مسائل مالى جشنواره فجر توسط مديرش (آقاى نوربخش) شفافسازى شود. چه شد؟ قولش را خودشان داده بودند.
به بعضى گروههاى شريف شركتكننده مبلغ سه ميليون و به بعضى از اشخاص (بله اشخاص) مبلغ دويست ميليون (طبق گفته خودشان) پرداخت شده است. گفتند هركس با علم به مبلغ قرارداد آن را امضا كرده اما آيا هنگام امضا كردن از ارقام قراردادهاى ديگر هم باخبر بودهاند؟؟ نفس عمل چگونه توجيه مى شود؟
اگر جامعه موسيقى به هر دليلى سكوت كرده ، اين به معناى فراموش شدن اين مسائل نيست.
اركستر سمفونيك چه ربطى به خانه موسيقى دارد كه براى عزل رهبرش جلسه میگذارند و همه را به جان هم میاندازند و در انتها عضو شوراى نظارتش مىشوند؟ آيا شوراى موسيقى ارشاد ، دانشگاهها ، شهردارى ،جشنواره موسیقی و... برايشان كافى نيست؟
خودشان را از نقش داشتن در برگزارى جشنواره فجر برى ميدانند اما نامههاى دعوت با سربرگ خانه موسيقى ارسال میشود و بيشتر برگزيدهها و تقدير شدهها هم از جمع خودشان يا مقربينشان و داورها است.
سپر بلا كردن استاد شجريان و سنگر گرفتن پشت ايشان در مقابل چند تن از مالباختههاى عصبانى كه نمیتوان به آنها خرده گرفت، در حالى كه از حالشان خبردار بودند و میدانستند به چه اندازه ايشان به آرامش نياز داشتند، چه توجيهى داشت.
اين بساط شكايت از منتقدين هنرمند تنها به پشتوانه حقوقدان بودن يكى از مسئولين خانه موسيقى و داشتن آشنا در فضاى قضايى ديگه چه صيغهای است؟
كداميك از شرايط بىطرفانه و منطقى منتقدين در برگزارى صحيح انتخابات رعايت شد كه مسئولين خانه ، اين روزها در رسانهها، با كنايه آنها را منفعل خطاب مىكنند و مىگويند كه چون در انتخابات شركت نكردند حقى ندارند؟ مگر آنها به روشنى مطالبات و حداقل شرايتشان براى شركت در انتخابات را در قالب بيانيه اعلام نكردند؟
در آخر :
مىتوان همه چيز را با سياست منفى در رسانهها طور ديگر نشان داد. مىتوان كل جامعه موسيقى را به دو دسته خوبها و بدها تقسيم كرد. مىتوان تمام بودجههاى دولتى را بين تاجران موسيقى تقسيم كرد.
در نهايت،ما، جوانان موسيقى هستيم كه از شما پيشكسوتان خانه موسيقى ياد مى گيريم ... كه چه نباشيم... .»
على قمصرى
http://diibache.ir/?p=14458
http://diibache.ir/?p=14595