«شبکه پنج دوباره داره پاورچين رو پخش ميكنه. الكى الكى پونزده سال گذشت... توى اين بيست و دو سه سالى كه كار ميكنم پاورچين برام خيلى كار خاصيه به دلايل مختلف. علاوه بر اين كه سريال مورد توجه و استقبال قرار گرفت، اونم توى شبكه اى كه هنوز مخاطب چندانى نداشت، براى شخص من اولين همكاريم با پيمان بود كه باعث شد خيلى ياد بگيرم و نوشتن برام جدى بشه. اولين همكاريم با سيامك بود كه تا همين الان از عزيز ترين دوستامه. اولين بار به عنوان فيلمنامه نويس باهام مصاحبه شد... و، و، و... و از همه مهم تر منجر شد به ازدواجم. خلاصه كه ميتونم بگم يه جورايى زندگى من به دو بخش قبل و بعد از پاورچين تقسيم ميشه

پ.ن: راستى الان كه داره پخش ميشه اسمم هنوز توى تيتراژ هست. از اونجا كه الان چند ساله اسمم قراره هيچ جايى نباشه، خواستم به دوستان صدا و سيما ياد آورى كنم، چون ممكنه حواسشون نبوده كه حذفش كنن. نميخوام يه وقت موجب تألم خاطر بينندگان و بد آموزى و ترويج فراماسونرى و فساد و بى بند و بارى و غرب زدگى و شلوارك پوشى و اين چيزا بشم»