مهدیه بهارمست: اچندی پیش «سورنا ستاری» معاون علمی و فناوری رئیس جمهور گفت: مهاجرت
سالانه 150 هزار دانشجو دروغ بزرگ است! با این وجود «نعمتالله ترکی» رییس سازمان
مدیریت و برنامه ریزی استان تهران اعلام کرد: حدود دو میلیون تومان در
ماه برای هر خانوار. میبینید درآمد خانوار تهرانی 1.5 میلیون تومان بالاتر از
متوسط کشوری است و همین امر خود انگیزهای را برای مهاجرت ایجاد میکند. بخش عمدهای
از مهاجران نیز جذب بخشهای خدماتی می شوند؛ سوال اینجاست آیا در تهران شغلی مناسب
افراد تحصیل کرده وجود دارد؟ چرا افراد با درجه دکتری هم چنان بیکار هستند؟ آیا
دلیل مهاجرت نخبگان تنها بیکاری درکشور است؟ درهمین باره گفت و گوی اختصاصی دیباچه
با دکتر «داوود دومیری گنجی» دانشمند برتر در زمینه مهندسی و رئیس اسبق بنیاد
نخبگان مازندران که اکنون ریاست دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل را برعهده دارد، را
بخوانید:
سالانه 150 هزار نفر از ایران خارج میشوند، آیا
این آمار و ارقام نگران کننده نیست؟ آیا دلیل مهاجرت نخبگان به دلیل شرایط کنونی
است؟
بحث مهاجرت نخبگان در سالهای قبل هم وجود داشت و نمیتوان
گفت به دلیل شرایط کنونی است، باید توجه داشت افراد تحصیل کرده در هر کجای دنیا که
شرایط کاری، علمی و اعتباری بهتری را برای خود بدانند تا بتوانند در آن موقعیت رشد
کنند، میروند؛ به تعبیر بنده اگر در خط سبقت کامیونها اجازه دهند تا ماشینهای
تازه نفس به راحتی سبقت بگیرند و به راه خودشان ادامه دهند دیگر کسی مجبور نیست
برای سبقت گرفتن به جاده خاکی بزند مساله خیلی ساده است، افرادی هستند که در عرصه
سیاست و مراکز علمی همیشه بعنوان یک کامیون ایستادن و اجازه سبقت به جوانان
را نمیدهند اگر اینها به سمت راست بکشند
خیلی از مشکلات جامعه حل میشود ایستادن در خط سبقت محدود به زمان خاصی است در غیر
این صورت جوانان به جاده خاکی میزنند زیرا که خط سبقت آنان بعضی از کامیونهای کند
رو هستند در نتیجه جوانان به راحتی نمیتوانند سبقت بگیرند اگر هم از راست سبقت
بگیرند جریمه میشود، متاسفانه شاهد این هستیم که بعضا جوانان میزنند به جاده خاکی
و یا معتاد میشوند. باید در نظر داشت جوانانی که معتاد میشوند افراد با استعدادی
هستند اینگونه نیست که همه معتادان افراد کم استعداد و بیسوادی باشند، راه را
باید برای جوانان بازگذاشت نباید فقط یک گروهی انقلاب اسلامی را برای خودشان
بدانند و فقط در خط سبقت باشند؛ به همین دلیل است آمار و ارقام مهاجرت نخبگان
نگران کننده میشود زیرا راه برگشتی ندارند.
چرا نخبگان در کشور بیکار هستند؟
تا زمانی که بازار و مارکتها در دست نیرویی علمی نیست ما
این مشکل را داریم، خیلی از افراد تحصیل کرده پولی برای گذراندن روزمره خود ندارند
در صورتی که افرادی هستند حتی سواد چک نوشتن هم ندارند و میلیاردی تبادل اقتصادی
میکنند، باید فضایی ایجاد شود که مثلا شرکت ایران خودرو را کسانی که مدرک دکتری
مرتبط دارند اداره کنند همینطور در شرکت های معتبر ایران که افرادی فاقد مدرک
معتبر علمی سرکار هستند و اجازه ورود جوانان با درجات عالیه را نمیدهند، در حال
حاضر سود افراد نخبه از تدریس در خارج از کشور است وقتی این حالت وجود داشته باشد
ما نمیتوانیم نخبگان را در ایران نگه داریم تا چرخه اقتصادی ایران را بچرخانند.
اگر افراد نخبه در سرکار باشند میتوانند افراد علمی دیگر
را هم به سمت آن حوزه صنعتی جذب کنند اما وقتی افراد غیر علمی بر روی کار باشند از
آشنایان و فامیل خود استفاده میکند که باعث این همه مشکلات اقتصادی که شاهد هستیم
میشود، تورم ایجاد میکند؛ مسبب اصلی نوسانات دلار سکه اینگونه افراد هستند در
مقابل افرادی که نخبگان علمی هستند هیچوقت همچین مشکلات اقتصادی را برای جامعه به
وجود نمی آوردند.
به نظر شما در صنعت رو به رشد امروزه جایی برای
نخبگان وجود ندارد؟
صنعت زمانی معنی میدهد که بتواند آموزش درستی بدهد، وقتی
شرکت ایران خودرو اجازه نمیدهد مهندس مکانیک در آنجا دوره کارآموزی ببیند باید
درب ایران خودرو تخته شود چون اجازه نمیدهند دانشجو شش ماه یا یک سال در آنجا کار
یاد بگیرد، هر مرکز صنعتی وغذایی اگر نتواند دانشجو یا فارغ التحصیلان در رشته
کاری خود را 2 یا 3 سال آنان را آموزش دهد و جذب نیرو کند، وضعیت این میشود که
نخبگان در کشور بیکار میشودند و راهی جزء رفتن از ایران ندارند زیرا که فکر آن
جوان پرواز نمیکند، البته دانشگاه ما هم اگر خوب آموزش ندهد باید درب آن را تخته
کرد فرقی نمیکرد؛ باید دانست که مهاجرت نخبگان فقط مسائل اخلاقی و اجتماعی نیست.
برخی از افراد تحصیل کردهای خودشان را به نخبگان علمی می
جسبانند، آنان مراکز صنعتی و اقتصادی را بدست گرفتند و کار علمی انجام نمیدهند و
متاسفانه افکار افراد علمی را متوجه نمیشوند، همین افراد نخبگان را از کشور فراری
میدهند زیرا که امکانات اولیه را برای آنان مهیا نمیکنند و فرد مجبور است از
کشور برود نه طرف دولت دارای امکانات اولیه است و نه درآمدی را برایش در نظر میگیرند،
نخبگان وقتی میبینند خودشان را نمیتوانند نجات دهند پس فرزندشان هم آیندهای در
این کشور نخواهد داشت.
شما خود یک نخبه هستید که در ایران زندگی میکنید،
چه راهکاری برای چرخش نخبگان پیشنهاد میکنید؟
باید زمینه کاری و پروژه نخبگان در خارج از کشور را بدانیم
و براساس آن موقعیت مناسبی برای آنان در ایران مهیا کنیم هنگامی که فضا برای ادامه
تحقیقات فرد ایجاد شود بغیر از بازگشت او چهارنفر نخبه دیگر که در آن زمینه با او
همکاری میکند را با خود وارد کشور میکند که این به نفع صنعت کشور است ولی متاسفانه
پولها به سمت دیگری میرود که ما در حال حاضر شاهد فساد اقتصادی رجال سیاسی هستیم
و کمتر در مراکز تحقیقاتی هزینه میشود و این قضیه باعث میشود ما اصل قضیه، نیرو
انسانی نخبه کشور را از دست بدهیم.
کسانی که در فساد اقتصادی دست دارند با پولهای که بدست
آوررند به خارج از کشور میروند درواقع به کشور ضربهای هم وارد میکنند، یکی از
این افرادی که فعالین اقتصادی بود میگفت ایران بهترین کشور برای پول بدست آوردن
است زیرا که وضعیت اقتصادی نابسامانی دارد و براحتی میتوان سرمایه گذاری کرد و در
2 ماهه دوبرابر آن را برداشت میکند، وقتی دولت به فکر پروژههای علمی در ایران
نیست ما هم شاهد فرار مغزها هستیم، با این روند ایران همیشه در جایگاه جهان سومی
باقی میماند.
یعنی از نخبگان در ایران حمایت نمیشوند؟
خیر و حتی بنظر بنده چرخه تحلیلی و فرهنگ ایرانی مانند چرخ
تراکتور میماند و چرخ کاری ایران مانند چرخ پراید است، امکان ندارد این ها بتوانند
بر روی یک ماشین در کنار هم کار کنند، باید در پیش برد جامعه چهار چرخ هم اندازه و
سایز هم باشند، مسئولان به جای پشتیبانی از مراکز علمی در شمال کشور همانند فانتوم
ویلا سازی میشود ولی یک مرکز تحقیقات ساخته نمی شود تا اشتغال زایی برای جوانان
شود، پس حمایت های در جایی دیگری خرج میشود، حمایتگر محققان را دزد خطاب میکنند
که موجب توهین بزرگی است.