جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳  |  Friday, 26 April 2024

دیباچه

کد خبر: ۲۰۳۵۱
تاریخ انتشار : ۰۲ : ۱۲ - ۰۶ مرداد ۱۳۹۵
دیباچه: رویا میرعلمی معتقد است که اگر لحظات نابی میان خدیجه و دکتر مصدق به وجود آمده، به این دلیل است که رابطه پدر و دختری میان او و فرهاد آییش به وجود آمد.

دیباچه- رویا میرعلمی (2)

 

به گزارش خبرنگار تئاتر دیباچه؛ رویا میرعلمی؛ بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون، این روزها با نمایش «راپورت‌های شبانه دکتر مصدق» اثر اصغر خلیلی، در تالار وحدت روی صحنه است. او در این نمایش نقش خدیجه؛ دختر دکتر مصدق را بازی می‌کند. درباره این نمایش با رویا میرعلمی گفت‌وگو کرده‌ایم

خانم میرعلمی چه شد که به گروه اجرایی نمایش «راپورتهای شبانه دکتر مصدق» پیوستید؟

یکی از مهمترین دلایل پیوستن من به گروه اجرایی این نمایش، اسم، ایده و مضمون کار و همچنین خود دکتر مصدق بود. من همیشه بسیار زیاد این شخصیت را دوست داشتم و دکتر مصدق برای من یکی از شخصیت‌های محبوب و ایده‌آلی است که در این سرزمین بوده است. دکتر مصدق تمام زندگی‌اش را وقف مردمش کرده است و به معنای کامل وطن‌پرست است که هیچ گاه به مردمش خیانت نکرد. وقتی به من پیشنهاد شد که نقش دختر مصدق را بازی کنم، با کمال میل پذیرفتم. یکی از دلایلی که بازی در نقش خدیجه را برای من جذاب‌تر می‌کرد و خوشحالی مرا از بازی در این نمایش افزایش می‌داد. صحنه‌ای که با فرهاد آییش بازی می‌کنم، احساس این را دارم که او واقعا پدرم است.

دیباچه-رویا-میرعلمی-1

نقش خدیجه، بسیار جذاب بود. به نظر شما جا نداشت در نمایشنامه کمی بیشتر به این شخصیت پرداخته شود؟ البته مدت زمان حضور فرهاد آییش در نقش دکتر مصدق نیز کوتاه بود.

اصولا در زوند نمایشنامه‌نویسی تمام نقش‌ها به گونه‌ای تعریف شده بودند که در چند صحنه محدود حضور داشته باشند. از آنجا که در نمایشنامه «راپورت‌های شبانه دکتر مصدق»، به شیوه گزارش‌نویسی به این داستان پرداخته شده است و از دید من، نمایشنامه دراماتیزه نشده است، طبیعتا در نمایشنامه چندان به نقش‌ها پرداخته نشده است؛ مثلا نقش روزولت که واقعا ایرج راد بسیار عالی این نقش را بازی کرد نیز همین شرایط را دارد. البته قبول دارم که می‌توانست برای این نقش اتفاق‌های بهتری بیفتد و خود من هم به این مساله تمایل داشتم اما به هر حال نمایشنامه‌نویس این نقش را نوشته بود و باید همان را اجرا می‌کردیم اما من با تمام وجودم سعی کردم که این اتفاق در همان چند صحنه، به نحو درستی بیفتد و شخصیت جذاب باشد.

اما خدیجه کمی متفاوت بود و تا حد زیادی با واقعیت زیست این شخصیت مغایرت داشت درنتیجه احساس میشود پرداخته شدن این نقش میتوانست برای مخاطب جذابتر باشد.

بله. نقش‌های دیگر کاملا مستند هستند و حتی دیالوگ‌های آنها بر اساس مستندات شکل گرفته است اما نقش خدیجه این‌گونه نیست. خدیجه دختر دکتر مصدق بوده است اما خدیجه مصدق در سال ۱۳۱۹ بر اثر شوک شدید عصبی که با مشاهده عینی بازداشت شدن پدرش در شرایطی بسیار نامطلوب متحمل می‌شود، دچار بیماری روحی می‌شود و یک یا دو سال پس از این اتفاق، به سوییس فرستاده می‌شود و تا پایان عمرش در سال 1382 در بیمارستان امراض روحی در ژنو زندگی می‌کند و اصلا در دوران کودتا، ایران نبوده است. این اتفاق‌هایی که در روز کودتا افتاده بود، صحبت کردن خدیجه با پدرش، ساز نواختن او در روز تولد دکتر مصدق و ... وجود نداشته است و حاصل تخیل نویسنده بوده است. این ویژگی نقش خدیجه برای من بسیار جذاب بود. حضور خدیجه تنها اتفاق در نمایش است که در آن مقطعی از زندگی عاطفی دکتر مصدق را می‌بینیم و جریانی به وجود می‌آید که وجه دیگری از دکتر مصدق را کنار دخترش ببینیم. درست است که اتفاق‌های ذکر شده در نمایش میان دکتر مصدق و خدیجه رخ نداده اما علاقه شدیدی که بین این پدر و دختر هست، واقعا وجود داشته است. اساسا این وابستگی عاطفی وجود داشته است که خدیجه دچار بیماری روحی و روانی می‌شود همچنین دکتر مصدق پس از اتفاقی که برای خدیجه می‌افتد، دچار وضع روحی بدی می‌شود. البته این اتفاق بین ما افتاد و این رابطه پدر و دختری به وجود آمد. اگر لحظات نابی میان خدیجه و دکتر مصدق به وجود آمده، به این دلیل است که واقعا با احساس این اتفاق می‌افتد.

دیباچه- رویا میرعلمی (3)

به ساز نواختن خدیجه اشاره کردید. نوع انگشتگذاری شما بر روی سه تار و حسی که در زمان نواختن ان داشتید، به غایت باورپذیر بود.

خدا را شکر که این اتفاق افتاد چون زمان بسیار کوتاهی برای تمرین در اختیار داشتم. با وجود اینکه تمام مدت می‌گفتم به من ساز بدهید تا بتوانم درست آن را به دست بگیرم اما درست روز پیش از اجرا سه تار به دست من رسید! دو، سه نفر از اعضای گروه بلد بودند ساز را رد دست بگیرند و من از آنها خواستم در همان مدت زمان محدود، به من یاد بدهند که چگونه ساز را بگیرم و چطور انگشت‌گذاری کنم. البته علاقه بسیار زیادی به موسیقی دارم و موسیقی سنتی را زیاد دیده بودم. سعی کردم حتی اگر انگشت‌گذاری را درست انجام نمی‌دهم، چهره‌ام حس درست را به مخاطب منتقل کند.

 
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده
به بهانه پخش سریال "نون خ"، دیباچه بررسی کرد

آیا احیای طنز‌های تلویزیونی، تضمینی بر بازگشت مخاطب به سمت صداوسیماست؟

۱۷:۲۰  -  ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳
مسئول کمیته رتبه‌بندی مرشدان فدراسیون ورزش‌های زورخانه‌ای و کشتی پهلوانی در گفتگو با دیباچه:

ورزش زورخانه ای باید به المپیک راه پیدا کند/ هزاران سال است ورزش باستانی از موسیقی و آوای حماسی بهره می‌برد

۱۷:۵۴  -  ۲۹ فروردين ۱۴۰۳
سرمربی تیم ملی هندبال جوانان دختر ایران در گفت‌وگو با«دیباچه» مطرح کرد؛

تیم ملی در گروه مرگ قرار دارد/ بازی با تیم‌های اروپایی محک خوبی است

۱۸:۱۷  -  ۲۹ فروردين ۱۴۰۳
یک کارشناس فوتسال در گفت ‌و‌ گو با «دیباچه» مطرح کرد؛

ایران تیم بهتری نسبت به رقبای آسیایی دارد/باید به تصمیم شمسایی احترام بگذاریم

۱۱:۲۹  -  ۲۵ فروردين ۱۴۰۳
ادبیات عجیب ژیلا صادقی!

جنجال خانم مجری بعد از درگذشت رضا داوودنژاد چه بود؟

۱۲:۲۹  -  ۱۵ فروردين ۱۴۰۳