فاطمه شعبانی: سریال حورا به کارگردانی رضا کمالی در حقیقت مینی سریال ۱۰ قسمتی در ژانر خانوادگی بود که قبل از ماه رمضان از شبکه سوم سیما پخش میشد. حورا ماجرای چالشهای یک زن به نام حورا را روایت می کردکه بعد از مرگ شوهرش متوجه میشود فرزندی که شوهرش بهزاد گفته از پرورشگاه آورده دروغ بوده است و احتمالا والدین خونی فرزندش زنده اند!.
فاطمه گودرزی هنرمند باسابقه کشورمان به خوبی از ایفای نقش حورا برآمد و این سریال با استقبال نسبی تماشاگران تلویزیون مواجه شد. گفتگوی خبرنگار « دیباچه » را با این بازیگر را در ادامه می خوانید :
با توجه به اینکه حورا اولین سریالی بود که رضا کمالی کارگردانی میکرد، چطور اعتماد کردید و در این سریال بازی کردید؟
زمانی که فیلمنامه سریال را خواندم متوجه شدم قصه خوبی دارد و نقشی که به من پیشنهاد کرده بودند به نسبت قصههایی که به من پیشنهاد می دهند،نقش بسیار خوب و کاملی بود و از سویی دیدم قصه جا برای کارکردن دارد و برای همین به ایشان اعتماد کردم و بازی در این سریال را پذیرفتم. چون موفقیت یک سریال یا فیلم ۵۰ درصدبه قصه و ۵۰ درصد به چیزهای دیگر بستگی دارد. خدا را شکر با وجود فشردگی زمان، سریال خوبی هم از آب در آمد.
شما که تجربه کار با کارگردانهای مطرح را دارید تفاوتی در کارگردانی احساس نکردید؟این جوروقتها دستیارهای حرفهای وگروه کارگردانی حرفهای هستند که به کارگردان کمک میکنند. آقای کمالی دستیاربسیار حرفهای به نام احسان سجادی داشتند. در کل کار گروهی است هرچند کارگردان است که کار را گروه پیش میبرد.
کارگردان جایی گفته بود که سریال طی ۲ ماه و نیم ساخته شد این شتابزدگی و فشردگی کار بر کیفیت کار اثر نمی گذاشت؟سریال باید ۲ ماه و نیم ساخته میشد، اما طی ۵۰ روز ساخته شد!. نمیتوانیم بگوییم فشردگی کار بر کیفیت ضربه نمیزند عموما وقتی فشار روی آدمها باشد یا خسته شان میکند یا چیزی که لازم است رویش وقت گذاشته و فکر شود جلوی آن گرفته میشود.
ویژگی نقش حورا چه بود وچه خصوصیتی داشت که از نقشهایی که تا به حال بازی کردید متمایز میکرد؟فکر میکنم یکی از تفاوتهایش ابتلای این زن به بیماری ام اس بود که به واسطه آن مشکلات جسمی داشت. البته من وقتی یک نقش را انتخاب میکنم، کاراکترهای دیگر را هم در نظر میگیرم و بعضی از کاراکترها با کارهای دیگری که کار کرده بودند و باید در کنار من باید کار میکردند، تفاوتهایی داشتند؛ به هرحال اگر بخواهیم نقشهایی را کار بکنیم که کاملا متفاوت از نقشهای قبلی مان باشد، نداریم.
در ایران کم پیش می آید که نقشی کاملا تفاوت داشته باشد، یکسری تفاوتها را خودمان به وجود می آوریم که بعضی وقتها موجب ناراحتی بعضی از نویسندههای آماتور هم میشود! که چرا من اینجوری نوشته بودم و اینطوری شد؟ ما همه چیز را در نظر میگیریم ؛من به عنوان یک بازیگر حرفهای نگاه میکنم که چقدر کار اینجوری دیدم و چقدر خودم کار کردم بنابراین باید چه تغییراتی در آن بدهم که از کارهای دیگر متفاوت شود. البته نویسنده های حرفهای کارشان را میکنند و تحویل میدهند و بعد کار را میبینند وخیلی به این تغییرات حساسیت نشان نمی دهند!
حورا مبتلا به بیماری ام اس بود - با توجه به اینکه شما سفیر بیماران خاص هستید- این نقشها چه تاثیری در تغییر نگاه جامعه به بیماران خاص دارد؟
به هرحال که وقتی آدم نقشهایی را کار میکند که درباره بیماری در آن صحبت میشود اولین اثرش این است که آدمهایی که سالم هستند خدا را بابت سلامتی شان شکر میکنند. از طرف دیگر نقشهایی از این دست یک چیزی را به مردم نشان میدهد که به افرادی که بیماری خاص دارند ترحم آمیز نگاه نکنند و همچنین خود بیماران هم بدانند که آدم میتواند در عین حال که بیمار است زندگی اش را با قدرت فکر پیش ببرد ؛همه چیز به بدن و فیزیک خلاصه نمیشود.
حورا با وجود بیماری اش فرد مهربان و در عینحال مقتدری بود، چکار کردید که جنبه بیماری حورا خیلی برجسته نشود؟
هربیمار دیگری اگر جنبه بیماری اش از بقیه جنبههای شخصیتی اش برجستهتر شود نشانه ضعف او است. حورا با وجودی که بیماری ام اس دارد کارگاه باز میکند و به زنان نیازمند کمک میکند و با کارهایش نشان میدهد که شخصیت بسیار محکمی دارد. حورا اعتقاداتی دارد که براساس آن اعتقادات کارهایی که حس میکند خیرانه است را انجام بدهد.
کار در کنار بازیگران جوانی که اغلب تجربه تئاتر داشتند چطور بود؟
عالی بود! بچههای تئاتر معمولا بچههایی هستند که خیلی راحتتر کار میکنند و اینها بچههایی بودند که تجربه کار جلوی دوربین را هم داشتند و مستقیما از روی صحنه نیامده بودند و با دوربین آشنایی داشتند؛ همچنین توانمندیهای خودشان را داشتند که کار کردن با آنها را خیلی لذت بخش میکرد.
کار در شرایط کرونایی چه دشواریهایی داشت؟
کار در شرایط کرونایی مشکلات خاص خودش را دارد پیش آمده است که سرکار مریض شدیم- خودم سرکار قبلی کرونا گرفتم- از این اتفاقها میافتد، اما نمیشود کار نکرد! ما بازیگران بیشتر در معرض آسیبیم به دلیل اینکه وقتی جلوی دوربین هستیم نمیتوانیم ماسک بزنیم و بعضی از صحنهها باید نزدیک هم بازی کنیم وگرنه از کادر خارج میشویم به همین دلیل این مشکلات را دارد؛ اما سرکار خانمی بود که کارهای بهداشتی را چک میکرد مثلا دستهای ما را اسپری میزد و استریل میکرد یا به بچههایی که میتوانستند ماسک بزنند ماسک میداد سعی میکرد گروه پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند، اما یک جاهایی نمیشد.
استرس امکان ابتلا شدن به کرونا یک جاهایی اذیت کننده نبود؟
بله، خیلی هم اذیت میکرد، اما نمیشود به طور کل کار را تعطیل کرد!
خیلی از بازیگران همسن و سال هستند گله مندند که جز نقش مادر نقش دیگری برای ما نوشته نمیشود چطور میشود همین مادر را متفاوت بازی کرد؟
متاسفانه سیستمی است که وقتی فردی نقش مادر را بازی میکند دایم برای نقشهای مادر انتخاب میشود حال این شانس را داشته باشید که به شما نقش مادری را که میدهند خاص باشد یا شما به عنوان بازیگر تلاش کنی که یک مقدار تغییرات در آن ایجاد کنید.
مثل کاری که گاهی شما انجام میدهید و به نقش لهجه اضافه میکنید؟
لهجه به شیرینی و باورپذیری یک نقش کمک میکند. از سویی براساس فضایی که سریال یا فیلم دارد به شما این امکان را میدهد که با نقشهای دیگر متفاوت باشید.
این دانش لهجه شما از کجاست که نقشهایی با لهجههای متفاوت لری، شمالی و حتی آذری بازی کردید؟.
به صرف عشق و علاقهای که به گویشهای محلی دارم تلاش میکنم یاد بگیرد و از دانش آدمهای همان منطقه استفاده و تلاش را هم چاشنی ماجرا میکنم. وقتی حضورم در نقشی قطعی میشود در این باره زیاد سؤال و تحقیق میکنم.
یک شباهتی نقش شما در ترانه مادری و حورا داشت آنهم این بود که در میانسالی عشق قدیمی دوباره به سراغش میآمد...
بله از این جهت شباهت داشت، اما در سریال حورا عشق قدیمی حورا یکطرفه بود و حورا از این عشق خبر نداشت و عشق تنها از طرف اقبال بود.
خاطره خاصی از سریال حورا دارید؟
خاطره همان روابط خوب با گروه بود. آنها ابراز محبت زیادی به من و شرمنده ام میکردند. اینکه خوب و بی دغدغه و بی مشکل کار کردیم خاطره خوبی بود.
به عنوان سوال آخر: بازخورد خاصی از پخش سریال گرفتید؟
خوشبختانه من بازخوردهای مثبت گرفتم، در کل تمام بازخوردهایی که گرفتم مثبت بود. برای من مینوشتند که یک سریال جمع و جور و شسته رفتهای بود و شخصیت حورا دوست داشتنی بود.