شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳  |  Saturday, 20 April 2024

دیباچه

کد خبر: ۴۹۹۲۸
تاریخ انتشار : ۳۴ : ۱۴ - ۱۲ آذر ۱۳۹۸
اعظم صفایی: «معصومه بافنده» بازیگر سینما و تلویزیون را اغلب مخاطبانش از قاب تلویزیون می‌شناسند چرا که در این مدیوم حضور پررنگ تری به نسبت سینما داشته است؛ "سریال زخم"، "سریال ساختمان ۸۵، تله فیلم دوران سرکشی، از مابهترون، وقت اضافه، دوران زندگی و خانه پدری از کار‌هایی بوده که این بازیگر در آن‌ها به ایفای نقش پرداخته است. او که این روز‌ها مشغول بازی در یک سریال تلویزیونی به کارگردانی «راما قویدل» است وحضورش در نقش "مرضیه" در فیلم سینمایی "خانه پدری" بعد از ۸ سال به دلیل توقیف این فیلم، پیش روی چشم مخاطبان قرار گرفته، در گفتگویی با دیباچه از تجربه بازی در این نقش و همکاری با کیانوش عیاری صحبت می‌کند.
 
افرادی که تعصبی هستند بهتر است این فیلم را نگاه نکنند | اگر کسی در جایی نزدیک به من کشته و دفن شده، مثل

از تجربه همکاری با کیانوش عیاری در خانه پدری بگویید

همکاری با "کیانوش عیاری" تجربه بسیار خوبی برای من بود؛ درواقع بازی در این فیلم برای ما بازیگر‌ها به نوعی شبیه زندگی کردن بود؛ در نقش "مرضیه" تبدیل به آدمی شدم که شخصیت و زندگی  بسیار متفاوتی با من داشت و ازآنجا که آقای عیاری  تنها دو سه اپیزود اول فیلمنامه را داشتند وبعد از آن فیلمنامه‌ای هم نبود و روز به روز سکانس‌ها را می‌آوردند، با بازی در این کار احساس می‌کردیم در جریان زندگی واقعی این آدم‌ها قرار گرفته‌ایم و این حس دقیقا از اپیزود دوم به ما دست داد و دو اپیزود قبلی دقیقا مثل کار‌های دیگر بود با این تفاوت که کارگردانی "کیانوش عیاری" با بقیه فرق می‌کند، چرا که ایشان تأکید زیادی به زندگی کردن در کار دارند ونه بازی کردن و با هربازیگری که کمی به سمت بازی کردن می‌رفت، مخالفت می‌کرد به این دلیل که کلا دوست دارند کار بصورت رئال باشد؛ در اپیزود سوم به بعد هم فیلمنامه نداشتیم؛ واقعا این رئال بیشتر اتفاق می‌افتاد، چون در جریان زندگی قرار می‌گرفتیم و نمی‌دانستیم در ادامه چه اتفاقی می‌افتد و از این نظر جذاب بود. سخت گیری‌های آقای "عیاری" به واقع مورد علاقه من بود البته سخت گیری کمتری با بازی من داشتند و من کمتر در معرض این چالش قرار می‌گرفتم که چه کار کنم تا ایشان بپسندند، چرا که خدا را شکر از همان اول سبک بازی من را دوست داشتند و من هم حواسم کاملا جمع بود تا دقیقا همان کار را در تمرین اولم درست انجام بدهم تا دچار ناراحتی ایشان نشوم.

مرضیه در یکی از سکانس‌های حساس فیلم، زمانی که متوجه قتل"ملوک" توسط پدرشوهر و همسرش می‌شود، واکنشی عادی دارد، درحالیکه یکباره با موضوع ناگواری مواجه می‌شود اینطور نیست؟

این برداشت یعنی رفتار عادی "مرضیه" به دلیل محتوای سکانس بود؛ مرضیه در این صحنه جا می‌خورد، ولی این واکنش را تنها در چرخش سری که به سوی "محتشم" می‌گرداند و چشمان گرد شده‌اش  نشان می‌دهد؛ درواقع این تعجب نوعی شوک بود؛ یعنی چی که این بچه اینجا خاک شده! آقای عیاری بیشتر تأکید داشت که لحنت باید جوری باشد که انگار قصد چزوندن شوهرت را داری که "اا تو خواهرت رو کشتی"! البته این را درک می‌کنم که مخاطب انتظار داشته چه نوعی واکنشی را ببیند، ولی دلیل این موضوع این بود، علاوه بر اینکه این سکانس خیلی کوتاه تمام می‌شود و جایی برای عکس العمل شدید "مرضیه " باقی نمی‌ماند و من بشخصه اگر متوجه شوم  کسی در جایی نزدیک به من کشته و دفن شده باشد به طور قطع، مثل "مرضیه " برخورد نمی‌کردم. اما آن برخورد برخوردی بود که برای مرضیه در آن سکانس تعریف شده بود و تنها زوری که زد بیان این جمله بود که" خونی که به ناحق ریخته بشه، تا ۴۰ سال بازار رو کساد می‌کنه" و این اوج عکس العمل مرضیه بود. درواقع خود سکانس اینگونه ایجاب می‌کرد.

چه نظری در رابطه با توقیف فیلم و سختگیری‌هایی که در رابطه با آن اعمال شد دارید؟

مگر می‌شود در طی این همه سال، سینمای ایران فیلمی با صحنه‌های خشونت آمیز نداشته باشد؛ یا حتی سریال‌ها و برنامه‌هایی که در تلویزیون نشان داده می‌شود عاری از خشونت باشند! واقعا خشونت بیشتری از خشونت خانه پدری در فیلم‌ها ندیده‌ایم!؟ خصوصا در رسانه ملی که حتی کودکان هم در کنار خانواده‌ها تماشاگر آن هستند، این کار به شرط رده بندی بالای ۱۵ سال به بالا اکران شد؛ این موضوع دلیل توقیف فیلم نبوده و من فکر می‌کنم دلایل دیگری هم در این رابطه نقش داشته است. آقای "عیاری" حتی در نشست‌های خبری فیلم بار‌ها گفتند که"من حتی از تماشای آمپول زدن آدم‌ها در تلویزیون احساس ناراحتی می‌کنم " و می‌گویم این صحنه چرا باید نشان داده شود، اما در اینجا عمد بوده و باید این خشونت نشان داده میشد. شما نقد خوبی به من کردید " اینکه چرا در مواجهه با موضوع قتل، بازی عادی‌ای  داشتید! حالا حساب کنید همین اتفاق در صحنه قتل اتفاق می‌افتاد و یک نفر خیلی عادی نفر دیگر را می‌کشت، پس باید فاجعه نشان داده می شد اینکه وقتی یک دختر به دست پدر کشته می‌شود چه اتفاقی می‌افتد.

یکی از نقاط قوت داستان این بود که به خوبی شرایط زنان در هر دوره از تاریخ را به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد رفته به رفته وضعیت به نفع زنان تغییر می‌کند به نظر این موضوع کمتر به دید منتقدین و مسئولانی که رأی به توقیف آن دادند آمد اینطور نیست؟

این فیلم هم طرفدار دارد و هم منتقد شدید. عده‌ای به محض تماشای صحنه قتل از سینما بیرون رفته و اعتراض کردند و کسانی هم بوده‌اند که واقعا فیلم را تحسین می‌کنند. حتی بابت همین خشونتی که به تصویر کشیده شده است. خیلی‌ها می‌پرسند" این واقعا در ایران اتفاق افتاده؟" به نظرم این سوال از ساده انگاری است؛ شاید پنهان کردن موارد خشونت بر علیه زنان در جامعه به سلامت روان جامعه کمک کند، ولی نمی‌توان گفت این موارد وجود ندارد! مگر نه اینکه موارد تجاوز پدر به دختر بار‌ها در حوادث مطرح شده و یا موارد مشابه ؛این که دختری به دست نزدیکانش به قتل برسد. این موضوع سیاه نمایی نیست، چرا نباید نشان داده شود؟! موضوع این فیلم که مربوط به چندین سال قبل می‌شود و ربطی به شرایط فعلی ایران هم ندارد؛ در اپیزود آخر این فیلم می‌بینیم زن آنقدر رشد کرده که دانشجوی رشته دکتری است و یا دختری که چندی قبل اگر پا از خانه بیرون می‌گذاشت، بدنام میشد چند سال بعد تبدیل به این زن می‌شود؛ و یا در اپیزودی از فیلم نشان می‌دهد"سکینه" مایل به ازدواج نیست و دوست دارد به کلاس خیاطی برود و پدر می‌گوید " بیخود می‌کنی و فقط باید ازدواج کنی و حرف کلاس خیاطی را اصلا نزن"،   اما در اپیزود بعدی در مورد یکی دیگر از دختران همین خانواده نشان داده می‌شود که قصد راه اندازی کارگاه قالیبافی دارد. این مسائل در فیلم اتفاقا مثبت است و نشان می‌دهد ما توانسته‌ایم رشدی برای زنان بوجود بیاوریم، این  کجا سیاه نمایی است!

شما در زمینه روان شناسی تحصیل و بعنوان مشاور فعالیت داشته‌اید، آیا یکی از دلایل انتخاب این نقش مواجهه با موارد مشابه آن در زندگی حرفه‌ای تان نبوده؟

زمانی که این نقش را بازی کردم مشاور نشده بودم و تنها دانشجوی کارشناسی روان شناسی بودم، اما من همیشه دغدغه این موضوع را داشتم و از همان ۱۵ سالگی به این فکر می‌کردم که جوری زندگی کنم که هر چیزی که تابویی برای یک زن به حساب بیاید را بشکنم و این انگیزه من بوده است. خشونت علیه زن تنها قتل و کتک کاری نیست بلکه محدود کردن آدمهاست، اینکه در انتخاب راه زندگی، زن را محدود کنند و وقتی آزادی زن گرفته شود این به معنی خشونت بر علیه اوست.

توقیف اولیه این فیلم چه پیامدی برای شما به همراه داشت؟ به هرحال هر بازیگری که در کاری بازی می‌کنه دوست دارد بلافاصله شاهد واکنش مخاطبان باشد.
 
افرادی که تعصبی هستند بهتر است این فیلم را نگاه نکنند | اگر کسی در جایی نزدیک به من کشته و دفن شده، مثل

"خانه پدری" جزو خاطرات ۹ سال گذشته  من به حساب می‌آید و در آن زمان تجربه کمتری در بازیگری داشتم و این فیلم در زمان خود می‌توانست موقعیت‌های خوبی را برای بازیگران جوان کار رقم بزند، ولی متأسفانه به دلیل عدم اکران ضربه زیادی به تمامی عوامل از جمله من زد.

به نظر شما با ساخت فیلم‌های اینچنینی تا چه میزان می‌توان به کاهش موارد خشونت کمک کرد؟

به طور قطع تأثیر مثبت دارند؛ الان رسانه‌ها جزو موارد یادگیری هستند و بر همین اساس سینما و تلویزیون می‌توانند نقش مهمی داشته باشند، اتفاقا موضوعاتی به این صورت می‌توانند کمک زیادی به طرح و کاهش این قیبیل معضلات بکنند؛ البته گاهی دشوار است به طور مثال در مورد مسأله تجاوز به عنف. اینکه کسی بخواهد  فیلمی با موضوع تجاوز پدر و یا برادر بسازد مطمئنا تابوشکنی صورت می‌گیرد، اما به نظرم گفتن و نشان دادن این معضل بهتر از پنهان کاری است. وقتی پنهان کاری می‌شود روز به روز این پنهان کاری بیشتر می‌شود. درسته که باید همه جوانب را برای ساخت چنین موضوعی در نظر گرفت، ولی نه اینکه باعث شود راجع به این موضوعات حرفی زده نشود و منکر این قضایا شویم.

به این پرسش از جایگاه یک روان شناس پاسخ بدهید، ایا تماشای این قبیل فیلم‌ها باعث یأس و افسردگی در زنان می‌شود و یا برعکس می‌تواند برای آن دسته که در معرض خشونت هستند روزنه امیدی باشد که جامعه به دردشان آگاه است؟

جواب این سوال خیلی کلی است و نمی‌توان گفت بله؛ قطعا تأثیر پیشگیری دارد و ایجاد افسردگی نمی‌کند و تأثیر یأس نخواهد داشت. این موضوع بستگی به نوع کار، محتوی کار و جنبه آموزشی که کار باید داشته باشد، دارد.آدمی که بخواهد یک فیلم را به این صورت ببیند، دچار غم می‌شود. ممکن است خیلی‌های دیگری این فیلم را ببینند و اتفاقی مشابه برای آن‌ها افتاده باشد و باخود بگویند "اا پس این اتفاق فقط برای من نیفتاده، پس من هم می‌توانم بروم و از حق خودم دفاع کنم و هربلایی سرمن آمده از این به بعد نباید بیاید".

عده‌ای گفته‌اند که این فیلم فیلمی ضد ایرانی و دینی است، چه پاسخی برای آن‌ها دارید؟

هرکسی نظری دارد و من نظر شخصی خودم را دارم و می‌گویم" اصلا چنین چیزی نیست" ما چطور می‌توانیم از ملیت، دین و ایرانی بودنمان دفاع کنیم و بگوییم همه مسلمان‌ها خوب و فرشته صفت هستند! ما نمی‌توانیم مطلق بگوییم این موارد نسبی است. من خوب خوب ممکن است چند ثانیه بعد آنچنان عصبی بشوم و کاری کنم که خودم متعجب شوم. مگر آدم‌هایی که قتل می‌کنند از دامن مادر قاتل زاده شده‌اند؟قطعا نه. پس ما نباید بگوییم، چون دین ما اسلام است ما بری از هر اشتباه هستیم! یک آدم مسلمان نمی‌تواند این کار را بکند؟! افکار آدم‌ها ۸۰ سال پیش آیا مثل امروز بوده است؟ ما نمی‌توانیم به دلیل دین و ایرانی بودن برخی مسائل را نادیده بگیریم و بگوییم این فیلم ضد همه این‌ها است بلکه باید جوانب مختلف را در نظر بگییریم و بدانیم هر آدمی می‌تواند اشتباه بکند.

تماشای این فیلم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنید؟

به همه کسانی که سینما را دوست دارند تماشای این فیلم را توصیه می‌کنم و فکر می‌کنم افرادی که تعصبی هستند بهتر است این فیلم را نگاه نکنند.
منبع: دیباچه
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده
یک کارشناس فوتسال در گفت ‌و‌ گو با «دیباچه» مطرح کرد؛

ایران تیم بهتری نسبت به رقبای آسیایی دارد/باید به تصمیم شمسایی احترام بگذاریم

۱۱:۲۹  -  ۲۵ فروردين ۱۴۰۳
ادبیات عجیب ژیلا صادقی!

جنجال خانم مجری بعد از درگذشت رضا داوودنژاد چه بود؟

۱۲:۲۹  -  ۱۵ فروردين ۱۴۰۳
مربی تیم والیبال بانوان سایپا در گفت و گو با«دیباچه» مطرح کرد؛

تجربه بالای بازیکنان باعث قهرمانی تیم شد/ تیم قوی و جنگنده‌ای داشتیم

۱۲:۲۲  -  ۲۳ اسفند ۱۴۰۲
گفتگوی کمتر دیده شده دیباچه با زنده یاد رضا داوودنژاد و همسرش

غزل بدیعی همسر زنده یاد رضا داوودنژاد: به خاطر عشق، همیشه در کنار رضا بودم

۱۲:۲۰  -  ۱۵ فروردين ۱۴۰۳
گفتگو دیباچه با کارگردان سریال «از سرنوشت»

« رضا داوودنژاد » در رفاقت، مرام و غافلگیری، دست به نقد بود!

۱۶:۳۲  -  ۱۴ فروردين ۱۴۰۳
سرمربی تیم ملی ووشو در گفت‌وگو با «دیباچه» مطرح کرد؛

هدف کسب بهترین نتیجه در آسیاست/ بدون تغییر ترکیب، راهی انتخابی جام جهانی خواهیم شد

۱۲:۰۸  -  ۲۲ اسفند ۱۴۰۲
پربازدیدها
آخرین اخبار