مهدیه بهارمست: زنان قربانیان خاموش تجاوز اغلب از حقوق دفاعیه
خود ناآگاه هستند، سکوت میکنند تا آبرو پدر یا برادر حتی آبرو خود را حفظ کنند در
صورتی که با خاموش ساختن خویش قربانی دیگر با به فلاکت میکشانند و راه را برای
متجاوز باز می گذارند؛ اگر قربانی تجاوز شدید چه کار باید بکنید؟ این سوال اساسی
را دیباچه با دکتر «هما داوودی» مشاور معاون حقوقی رئیس جمهوری مطرح کرده است که در
ادامه میخوایند.
داوودی درباره ازدواج
قربانی با متجاوز از منظر حقوقی به دیباچه گفت: موارد بسیاری اتفاق افتاده است که قربانی
جرم تجاوز، به « توصیه » قاضی یا بنابر « تدبیر» خود یا خانواده ، تن به ازدواج با
مرتکب جرم می دهد. انگیزههای مختلفی در این امر دخیل است. گاهی خانوادهها
خواستار این امر هستند و بر این باورند که اگر مرتکب جرم تجاوز ، دختر را به همسری
بپذیرد از عوارض و آثار اجتماعی این ماجرا
کاسته می شود . از این منظر تصور بر این است که با این کار حرمت های شکسته شده
ترمیم می شود و با این ترتیب و تدبیر ، التهاب افکار عمومی یا تب ملامت اجتماعی
فروکش می کند .
فشار
مراجع کیفری به ازدواج قربانی با متجاوز
داوودی
ادامه داد: گاهی هم مراجع کیفری مرتکب را مستحق تنبیه و موظف به ترمیم آثار عمل وی
می دانند و به این طریق در مقام حصول رضایت خاطر بزهدیده برمی آیند . گاهی هم خود متهم برای نشان دادن
ندامت و پشیمانی و ترمیم آثار جرم و برخورداری از تخفیف مجازات ، قربانی را به
همسری خود برمی گزیند . بدترین شکل آن است که
اطرافیان بر اساس همین ملاحظات عرفی و اجتماعی، بزهدیده را اجبارا"
وادار به ازدواج نمایند .
وی
افزود: در همه این صورتها ، رگه هایی از اکراه
و اجبار دیده می شود . گاهی پررنگ تر و زمانی کم رنگ تر . اما فرض انعقاد
عقد نکاح بر اساس رضایت کامل ، دور از ذهن است .
این نوع
ازدواج ها مبتنی بر «اضطرار» است یا «اکراه» ؟
مشاور
حقوقی رئیس جمهوری گفت: اگر بزهدیده یا مرتکب جرم ، بر اساس ملاحظاتی که گفته شد ،
در کار خود « تدبیر» می کند و مصلحت را در
ازدواج می بیند ، عمل او ناشی از اضطرار است . امّا اگر هر کدام از ایشان ،
وادار به ازدواج شود ، موضوع وصف اکراه پیدا میکند که حکم و آثار هر یک متفاوت است.
از لحاظ
جرمشناسی هم با این اقدام مصلحت
طلبانه ، زن دچار بزهدیدگی مضاعف خواهد شد و باید دید آیا در قبال تعدیات دیگر
فرد متجاوز در خانه او امنیت خواهد داشت ؟؟
وی افزود: امّا قطع نظر از جنبه حقوقی مسئله ، ازجنبه
فردی و روانی ، زندگی اجباری و مادام العمر با کسی که مرتکب چنین جرم سنگینی
علیه فرد شده است ، بسیار قابل تأمل و آسیب زاست . آسیب های روحی و روانی ناشی از
این وضعیت شاید تا مدتها و شاید کلا" قابل ترمیم نباشد . بویژه اگر قربانی در
سن پایین و نوجوانی باشد و خانواده او را به عقد متجاوز درآورند ، سلامت روانی خود
را از دست خواهد داد .
شکایت
نکردن به نفع متجاوز است!
داوودی
از لحاظ جامعه شناسی گفت: سنّت ها و آداب و رسوم اجتماعی به گونه ای است که مانع
از طرح شکایت یا پیگیری آن و سبب افزایش
رقم سیاه این جرائم می شود . تلاش برای
حفظ آبرو و پذیرش بزهدیدگی مضاعف برای زن قربانی ، برخاسته از عرف هایی است که
نتیجتا" به نفع فرد متجاوز است . حاصل این رفتار اجتماعی ، یک سو بزهدیدگی
مضاعف برای زن و سوی دیگر پاداش ناروا برای متجاوز است .