دیباچه: مرم معترف اعلام کرد که زمین ساختمان قدیمی اداره تئاتر به نام وزارت ارشاد است اما در مدت چهار سال هیچ اقدامی برای ساختن آن صورت نگرفته است
به گزارش خبرنگار تئاتر دیباچه، از امروز؛ یکشنبه 20 تیرماه، ساعت 19:30 نمایش «قصههای من و تو و رستم و شاهنامه» نوشته حسن باستانی با کارگردانی مریم معترف اجراهای خود را در فرهنگسرای ابن سینا آغاز میکند. به همین بهانه با مریم معترف؛ نمایشنامهنویس، کارگردان و بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون و مدیر سابق اداره تئاتر درمورد این نمایش و اداره تئاتر گفتوگو کردهایم.
خانم معترف چه شد که تصمیم گرفتید «قصههای من و تو و شاهنامه» را دوباره روی صحنه ببرید؟
سال 1390 این اثر را در سالن هنر اجرا کرده بودیم که بسیار مورد استقبال واقع شده بود. این استقبال به حدی بود که مخاطبان از ما خواستند نمایش را باز هم اجرا کنیم اما چون تعداد سالنهای نمایشی کم است و گروه دیگری قرار بود در تالار هنر نمایش اجرا کند، به اجراهای خودمان در این سالن خاتمه دادیم. پس از آن در دو جشنواره نیز شرکت کردیم که استقبال بسیار زیاد بود. پس از مدتی که فراغتی برای من پیش آمد، تصمیم رفتم دوباره این نمایش را اجرا کنم. از سویی متاسفانه نه تنها کودکان و نوجوانان ما بلکه بزرگسالان نیز چندان با شاهنامه آشنا نیستند. به همین دلیل با «قصههای من و تو و رستم و شاهنامه» سعی داریم بچهها، نوجوانان و حتی بزرگسالان را با شاهنامه آشنا کنیم. به همین دلیل نگاهی فانتزی به شاهنامه داشتهایم و وچند قصه با محوریت رستم؛ همچون «هفتخوان»، «رستم و سهراب» و ... را برای کودکان و بزرگسالان اجرا میکنیم. البته مخاطب خاص ما کودکان و نوجوانان هستند اما تجربه اجراهای گذشته به ما نشان داد که این اثر مورد توجه بزرگسالان نیز واقع میشود. این نمایش با تلفیقی از نقالی، بازی در بازی و ... اجرا میشود.
شرایط فرهنگسرای ابن سینا و یا اصولا فرهنگسراها را برای اجرای تئاتر چگونه میبینید؟
اولین بار است که در فرهنگسرای ابن سینا تئاتر اجرا میکنم. باید سعی کنیم که بر اساس شرایط این سالن تئاترمان را اجرا کنیم. از سویی مکان این فرهنگسرا در غرب تهران قرار دارد و چندان به سالنهای تئاتر تهران دسترسی ندارد. اگر اهالی خود شهرک غرب و مناطق اطراف آن، همچون سعادتآباد و ... به فرهنگسرا بیایند و نمایش را ببینند، برای من اتفاق خوبی است. شنیدهام آثاری که در این سالن اجرا شدهاند، بازخوردهای خوبی داشتهاند.
شاید بتوان استفاده از مواد بازیافتی برای ساختن وسایل صحنه و عروسک را یکی از نکات بسیار جذاب این نمایش دانست. چه شد که به این تصمیم رسیدید؟
وقتی شش سال پیش تصمیم گرفتم این نمایش را روی صحنه ببرم، تمایل داشتم عروسکهای نمایشم با باقی عروسکها متفاوت، جدید و خاص این نمایش باشد. با افراد متفاوتی صحبت کردم تا اینکه با هما جدیکار؛ از اساتید تئاتر عروسکی صحبت کردم و او فائزه فیض را به من معرفی کرد. با یکدیگر کارمان را آغاز کردیم و دریافتیم که کاملا هماهنگ هستیم و نمایش را پیش بردیم. این اتفاق میتواند آموزشی برای کودکان، بزرگسالان و مسئولان و راهحلی برای کاستن از زبالهها باشد. متاسفانه ما در زمینه تولید زباله، یکی از رتبههای بالای جدول زبالهسازان در جهان هستیم. فائزه فیض؛ طراح صحنه و عروسک این نمایش، بسیار خوش ذوق است و تمام وسایل را با مواد بازیافتی ساختیم. ما از وسایلی چون دکمه، بطری، قوطیهای مواد شوینده، روغن، روزنامه و .... برای ساختن این امکانات استفاده کردیم. الان خود من دیگر به غیر از زباله تر، زبالهای در منزلم ندارم و باقی این زبالهها را جمع میکنم و از آنها برای ساختن عروسکهای نمایشهای آیندهام استفاده میکنم. در نمایش «به شوی رفتن بانو گشسب ...» که پس از «قصههای من و تو وشاهنامه» تولید شد، نیز از مواد بازیافتی استفاده کردم.
به این نکته اشاره کردید که کمی اوقات فراغت به دست آوردهاید. بهتازگی بازنشسته شدهاید و دیگر مدیر اداره تئاتر نمیستید. ایا نکتهای وجود دارد که در زمان مدیریت نمیتوانستید درباره آن صحبت کنید؟
من همواره حرفهایم را زدهام. حتی در برخی از موارد مدیران از حرفهای من ناراحت میشدند اما من در وهله نخست به عنوان یک هنرمند، حرف خودم را میزدم و میزنم.
اصولا چگونه میتوان خانه نمایش اداره تئاتر را به یک قطب تئاتر ایران تبدیل کرد؟
مکان خانه نمایش اداره تئاتر، استیجاری و موقتی است و سالن نماشی و پلاتوهای اجرا، اصلا مناسب اجرا یا تمرین تئاتر نیستند. موقتا این مکان را اجاره کردند تا مکان اصلی اداره تئاتر آماده و ساخته شود. زمین آن مکان، به اداره ارشاد تعلق دارد. میتوان ساختمان قدیمی آن را تخریب کرد و چند طبقه ساخت. میتوان یک بلکباکس مجهز و استاندارد حداقل 100 نفره در آن ساخت و همچنین پلاتوهای بسیار مجهزی میتوان ساخت. نمیدانم مشکل چیست که این ساختمان همانطور باقی مانده است. در همان کوچه، تعداد بسیار زیادی ساختمان ساخته شده است اما این ساختمان باقی مانده است. ما اجاره بسیار گزافی را پرداخت میکنیم تا از پلاتوها و سالنی استفاده کنیم که استاندارد نیستند و بچهها با دشواری در آنها کار میکنند. مسئولان باید به سرعت بودجه را بگیرند و ساختمان را بسازند. این مکان هم برای بسیاری از هنرمندان و مردم نوستالژیک است و هم مکان بسیار مناسبی است که میتوان از آن استفاده بهینه کرد.
بازسازی این مکان، مدت زمان لازم برای بهرهبرداری از آن را افزایش نمیدهد؟
فکر نمیکنم برای بازسازی اداره تئاتر بیش از یک سال زمان لازم باشد. الان در این چهار یا پنج سال، هیچ کاری برای این ساختمان انجام نشده است. با توجه به این حجم هزینهای که برای اتفاقهای مختلف در ایران میشود، چرا بودجهای برای تئاتر در نظر گرفته نمیشود که این ساختمان را برای اهالی تئاتر بسازند؟ همواره حرف من این بوده است که باید این ساختمان ساخته شود، از ابتدا حرفم این بودهاست و در آینده نیز بر همین مساله پافشاری میکنم. هنرمندان قدیمی همچون استاد مشایخی، استاد انتظامی و ... وقتی مرا میبینند، از من میپرسند که ساختمان اداره تئاتر چه شد چون با این مکان خاطره دارند و به آن علاقهمند هستند. انشااله با تلاشهای هدی شفیعی اتفاقهای خوبی برای این ساختمان رخ دهد و سریعتر وارد پروسه ساخت شود.