نادر
سلیمانی بازیگر سینما،تلویزیون وتئاتر در گفتگو با دیباچه گفت: مشکلات اقتصادی
موجود باعث شده تا افراد تمایلی به دیدن سریالها و برنامههای تلویزیونی نداشته و
بیشتر بیننده اخبار باشند.
این
بازیگر در خصوص فعالیتهای اخیر خود اظهار داشت: در حال حاضر مشغول کاری برای گروه کودک هستم که قرار است از شبکه
دو سیما پخش شود نام این مجموعه"محله گل وبلبل" و کارگردانی آن برعهده "احمد
علی پور" بوده ونویسنده "محمد
علی پور" و تهیهکنندگی آن بر عهده "مسلم آقاجانزاده" است.
وی در
ادامه ضمن اشاره به این موضوع که اخیرا در برنامههای تلویزیونی کمتر شاهد تولید
کارهای خاص هستیم افزود: ابن ضعف وجود دارد و اغلب کارها تکراری است و گذشته از
تکراری بودن، موضوعات مالی هم در این زمینه دخیل است به طوری که شبکه به تهیه
کنندگان پولی نمیدهد. از طرف دیگر برای تولید کارها نیاز به اسپانسر است و همه
افراد قادر نیستند که اسپانسر داشته باشند؛ امروز اغلب کارها با حمایت اسپانسرها
پیش میرود و در همه مدیومها اعم از سینما،تلویزیون و رسانههای تصویری این موضوع
دیده میشود.
نادر
سلیمانی بیان داشت: اسپانسرها معمولا درخواستهایی دارند که باید انجام شود و نحوه
کار اسپانسر هم به این صورت است که ابتدا این حامیان مالی باید پول را به صداوسیما
داده
و این رسانه این مبلغ را در اختیار تهیه کننده قرار میدهد وبعد از این
تهیه کننده دستمزد بازیگرها را پرداخت میکند درحالیکه بهتر است از ابتدا این
اسپانسرها با تهیه کنندگان در ارتباط باشند تا مشکلات بعدی بوجود نیاید.
وی
افزود: مشکلی دیگری که باعث کمبود مخاطبین رسانه ملی شده است، وجود ماهواره
است؛امروز ماهواره مخاطب بیشتری از تلویزیون ملی دارد به این علت که آزادیها و
حرفهای بیشتری در این رسانه زده میشود.بطور نمونه در بخش کودک وقتی تکنولوژی
آنها را در ساخت انیمیشن مشاهده میکنیم،تفاوت بسیار زیاد است. از طرفی شادی کل
داستانها از میان رفته و برای همین مخاطب کمتر میلی به دیدن این برنامهها دارد.
مشکلات اقتصادی موجود هم باعث شده تا افراد تمایلی به دیدن سریالها و برنامههای
تلویزیونی نداشته و بیشتر بیتتده اخبار باشند .
بازیگر
مجموعه طنز"قهوه تلخ" در خصوص وضعیت اخیر سینما بیان کرد: وضعیت سینمای
ما هم به همین منوال است و حتی فیلمهایی که یک میلیارد فروش داشتهاند در مقایسه
با رقم فروش فیلمهای خارجی فروش ناچیزی دارند. با وجود تمام این مسائل معیشت
بازیگران وابسته به هنرشان است و وقتی به کاری دعوت میشوند رقمی به آنها پیشنهاد میشود
که برای 5 سال پیش است و اگر اعتراض کنند به آنها گفته میشود که این ارقام برای
بازیگران تعریف شده است. در این شرایط بازیگران ترجیح میدهند پیشنهادات را
نپذیرند مگر آنکه رقم درخواستی آنها پرداخت شود که معمولا گفته میشود این رقم در
قسط سومی پرداخت خواهد شد که همانند مهریه مصداق این ضرب المثل است که "مهریه
را کی داده و کی گرفته است".
وی در
خصوص دلیل کمبود تولیدات، در حوزه کودک و نوجوان گفت: این موضوع به این دلیل است
که معمولا کودکان را به حساب نمیآورند و به گروهی که کار برای کودک را بلد هستند
اجازه کار نمیدهند و معمولا این افراد گوشه خانه بیکار افتادهاند. کار کودک کاری
خودسرانه نیست و اکثر تهیه کنندگان برای این کار به دنبال مخاطبان آنچنانی هستند
درحالیکه این کار صرفا برای پول درآوردن نیست و هدف اصلی این کار هدف گذاری و کد گذاری
برای راهنمایی بیشتر کودکان است. نسل بچههای ما نسل جوانان آینده هستند و اگر ما
نتوانیم این کودکان را درست پرورش دهیم متأسفانه با دست خودمان خود را به زیر خاک
کردهایم. حال چرا نمیخواهند کار کودک تولید شود،در درجه اول به این دلیل که
بودجه این کار کم است درصورتیکه باید از همه کارها بودجه بیشتری برای این حوزه در
نظر گرفته شود؛در درجه دوم آقایان اهمیتی به این موضوع نمیدهند و بعد هم میخواهند
اهداف بزرگسالان را در کار کودک وارد کرده و ممیزی کار را آنقدر زیاد میکنند که
به طور نمونه یک دختر بچه شش ساله هم حتما باید حجابی برسر داشته باشد؛ بنابراین
همه این موارد باعث میشود که کسی به کار کودک رجوع نکند.
وی در
انتها ضمن ابراز تأسف از شرایط اقتصادی نامساعد در کشور اظهار کرد: مسئولان موظف
به خدمت برای مردم هستند ومتأسفانه همه وظایف خود را فراموش کرده و طلبکار هستند
درحالیکه باید بدانند در اصل به مردم
بدهکارند. ما مردم شریف و بسیار کم توقعی داریم که در تمام دنیا بهترین هستند. یکباره
نرخ مواد غذایی از روزی به روز دیگر افزایش مییابد و صدای این مردم در نمیآید! در
کجای دنیا این موضوع دیده میشود. اما این موضوع نباید خدای ناکرده حمل بر بیشعوری
ملت شود؛اتفاقا برعکس مردم ما متوجه همه چیز هستند، اما حرمت نگه داشته و صبوری
پیشه کردهاند لذا بهتر است قبل از اینکه هر پردهای دریده شود،مسئولان فکری
بکنند،ایران سرشار از زیبایی و ناگفتهها است و باید قدر آن را دانست.
گفتگو:
اعظم صفایی