شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳  |  Saturday, 20 April 2024

دیباچه

کد خبر: ۴۳۷۱۹
تاریخ انتشار : ۱۷ : ۱۰ - ۲۸ فروردين ۱۳۹۶
مجموعه شعر «کلاغمرگی» با موضوع اجتماعی به قلم لیلا کرد بچه را بخوانید.

به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه دیباچه، لیلا کردبچه شاعر و پژوهشگر ایرانی است که تحصیلات خود را در زمینه زبان و ادبیات فارسی به اتمام رسانده است. وی دارای مدرک دکترای ادبیات معاصر از یک دانشگاه معتبر است.
لیلا کردبچه علاوه بر حضور پر رنگ خود در عرصه شعر و ادبیات، دستی در نقد و تحلیل نیز دارد و در این زمینه نیز تا به امروز خوش درخشیده و از جمله کسانی است در محفل های نقد ادبی حضور دارد.

«کلاغمرگی» مجموعه شعری خواندنی  از لیلا کرد بچه!

از جمله آثاری که او تا به حال به چاپ رسانده است می توان به: «کلاغمرگی»، «بلاغت»، «چرا که نبودی» و «حرفی بزرگتر از دهان پنجره» اشاره کرد. 

وی از جمله سپید سرایان عرصه شعر شناخته شده است که البته در قالب های دیگر نیز شعر سروده است .

کتاب «کلاغمرگی» از جمله کتاب های پرفروش او است که توسط نشر فصل پنجم در 112 صفحه و با قیمت 9000 هزارتومان در اختیار دوستداران و اهالی شعر و ادبیات قرار گرفته است و تا به امروز توانسته 4 مرتبه تجدید چاپ شود .
مجموعه «کلاغمرگی» اشعاری با  مضمون اجتماعی دارد و در قالب سپید سروده شده است.

و در پایان شعری از کتاب « کلاغمرگی» را می خوانیم:

 باید این شعر را برای تو می‌گفتم
در من اما زاینده‌رود غمگینی از پا نشسته‌ست،
که آدم‌ها روی جنازه‌اش راه می‌روند
و پاشنۀ کفش‌هایشان
در خاطرات خشک و خالی ما فرو می‌رود
 
دیگر
قورباغه‌ها دمِ غروب نمی‌خوانند
و کلاغ‌های بلاتکلیف
روی تابلوی «شنا ممنوع»
به ماهیان مرده فکر می‌کنند
 
دیگر کسی در ساحل جاده‌ای خاکی قدم نمی‌زند
دیگر کسی روی پلی نمی‌ایستد،
که پایه‌هایش در لبان خشکِ کویر ترک خورده‌اند
دیگر هیچ‌کس
هیچ‌کس در آب نمی‌افتد...
 
ـ این‌ها را
 دیده‌ام که می‌گویم ـ
 
می‌دانی؟
من فکر می‌کنم رودخانه‌ها حق دارند
از ریختن به باتلاق خسته شوند
حق دارند
بروند دنبال دریا بگردند
حق دارند
مسیر سرنوشتشان را عوض کنند
اما تو باور می‌کنی؟
بغض خاطره‌ای در گلوی سرچشمه‌ گیر نکرده باشد؟
تو باور می‌کنی؟
 

چقدر باید این شعر را برای تو می‌گفتم!
چقدر باید این شعر را برای تو می‌خواندم!
پشت پلک‌های من اما زاینده‌رود غمگینی‌ست،
که جاری نیست
و دهانم را خشک کرده‌ست
 
می‌خواهم چیزی بگویم،
نمی‌توانم
می‌خواهم بروم،
باید بروم،
و برای بردن اینهمه خاطره از این شهر
کیفِ کوچکِ من جای زیادی ندارد.

نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده
یک کارشناس فوتسال در گفت ‌و‌ گو با «دیباچه» مطرح کرد؛

ایران تیم بهتری نسبت به رقبای آسیایی دارد/باید به تصمیم شمسایی احترام بگذاریم

۱۱:۲۹  -  ۲۵ فروردين ۱۴۰۳
ادبیات عجیب ژیلا صادقی!

جنجال خانم مجری بعد از درگذشت رضا داوودنژاد چه بود؟

۱۲:۲۹  -  ۱۵ فروردين ۱۴۰۳
مربی تیم والیبال بانوان سایپا در گفت و گو با«دیباچه» مطرح کرد؛

تجربه بالای بازیکنان باعث قهرمانی تیم شد/ تیم قوی و جنگنده‌ای داشتیم

۱۲:۲۲  -  ۲۳ اسفند ۱۴۰۲
گفتگوی کمتر دیده شده دیباچه با زنده یاد رضا داوودنژاد و همسرش

غزل بدیعی همسر زنده یاد رضا داوودنژاد: به خاطر عشق، همیشه در کنار رضا بودم

۱۲:۲۰  -  ۱۵ فروردين ۱۴۰۳
گفتگو دیباچه با کارگردان سریال «از سرنوشت»

« رضا داوودنژاد » در رفاقت، مرام و غافلگیری، دست به نقد بود!

۱۶:۳۲  -  ۱۴ فروردين ۱۴۰۳
سرمربی تیم ملی ووشو در گفت‌وگو با «دیباچه» مطرح کرد؛

هدف کسب بهترین نتیجه در آسیاست/ بدون تغییر ترکیب، راهی انتخابی جام جهانی خواهیم شد

۱۲:۰۸  -  ۲۲ اسفند ۱۴۰۲
پربازدیدها
آخرین اخبار